صدا های درون مغزم دارند دیوانه ام میکنند:/

من را از کار انداخته اند:/کاملا

مثل ادم معتادی ام که از خماری وا رفته  و میخواهد پایش را حرکت دهد و نمی تواند.راکد و بی مصرف! در نهایت هم همه به او میخندند و میگویند احمق نمی تواند خودش را جمع کند.

معتاد چه شده ام؟

خمار که شده ام؟

نمیدانم

من هیچی نمیدانم.

میگویند سعادت در جهالت است، این است سعادت من؟این کلافگی و سقوط بدون انتها؟

واقعا دنبال چه ام؟

هزار تکه شده ام و هر تکه ام ساز متفاوتی میزند،از چنگ و سه تار تا درام و گیتارموسیقی شرق و غرب،شمالی ،جنوبی،حتی فضاییاصلا فضایی ها موسیقی دارند؟اگر نداشته باشند چه؟مگر میشود؟!موجود بدون موسیقی مگر داریم؟!.موسیقی فضایی چطوری است!کاش میشد مغزم که همه را میشنود از من اطاعت کند و پاسخ دهد،ولی اسبم افسار دریده و من مغزم به زنجیر کشیده،همه چیز اشتباه است همه چیز.

《من》میگوید فیلم ببین،《من》میگوید پست بزار《من》 میگویند برو بمیر،《من》میگوید درس بخوان،《من》میگوید کتاب بخوان ،《من》 میگوید سر خرت را کج کن و از مجازی گمشو بیرون،《من 》میگوید همه تان خفه شوید.《من》میگوید از 《من》متنفر است!میخواهد《من》را بکشد و 《من》جلویش را میگیرد.دارم زیر وزن مغزم له میشوم

من میگوید 《چه مرگته ابله ؟؟!》و جواب من این است 《نمیدانم 》


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

دمنوش انقلابِ عشق كتابخانه عمومي شهيد جمشيد توكلي فولادشهر آموزش عکاسي دنیای آموزش مـجتمع فنی بـاران علوم اسلامشهر کاکتوس صورتی پارکت ليزارد واردات انواع نژاد سگ